باسمه تعالی

هم اکنون تعداد فراوان متولدین دهه های شصت و هفتاد، کشورمان را با بحران اشتغال مواجه ساخته و موجب شده که بسیاری از جوانان ایرانی، کار با حداقل دستمزد هم پیدا نکنند .

از طرفی دیگر، مهاجرت گسترده ی میلیونها اتباع افغانی به ایران، مزید بر علت شده و عرصه کار و فعالیت را برای کارگران ایرانی تنگ کرده است .. به گونه ای که هم اکنون، افغانی بیکار نداریم، ولی ایرانی بیکار، فراوان داریم .

افغانها در اکثر نقاط کشور حضور دارند. آنها عموماً به صورت غیر مجاز، در اغلب زمینه ها فعالیت دارند .. بنده با چند نفر از آنها که گفتگو کردم، متوجه شدم که چقدر راحت از مرز رد میشوند

سر مرز، چند میلیون تومان رشوه می‌دهند. بسیاری از آنها برای جبران این هزینه، چند کیلو تریاک و ناص با خود می آورند

عبور و مرور بدون مشکل میلیونها افغانی از مرزهای شرقی، زمینه ی ورود تروریست و مواد مخدر را به کشور کرده است .

از سیستم بدون کاراییِ نظارتی هم بگذریم که خودتان بهتر واقف هستید

گاهی اوقات به خاطر فشار جامعه کارگری، یک برخورد مقطعی و زودگذر با مسئله مهاجرین افغانی میشود که هیچ فایده ای ندارد.. اگر یک افغانی اخراج شود، در مقابل، ده افغانی وارد ایران میشود .

در استانهای تهران و البرز، از هر ده نفری که در خیابان مشاهده میکنید، سه نفر آنها افغانی هستند اگر به قسمتهای جنوبی تهران مثل کهریزک، حسن آباد، پاکدشت، قرچک، ورامین، پیشوا و شهرهای استان البرز تشریف ببرید، افغانیها به صورت گسترده حضور دارند .

زمانیکه در کشور مشکل مسکن داریم، آیا سزاوار است که چند میلیون مسکن در اشغال افغانیها باشد؟ . 

در سرتاسر تاریخ ایران، این حجم از حضور بیگانه، سابقه نداشته است! چون اکثر افغانیها به صورت غیرمجاز وارد شده اند، هیچ نشان و هویتی هم ندارند .

در حال حاضر، صفحات حوادث روزنامه ها از جرم و جنایت افغانيها پر شده است که البته‌ اینها نمونه هایی است که گیر افتاده اند، و گرنه بسیاریشان به دلیل فرار به خاک‌ افغانستان، هرگز قابل پیگیری نیستند .

اگر به تاریخ ایران مراجعه کنید، می‌بینید که افغانیها توانستند ایران را اشغال کنند و سلسله صفویه را منقرض کنند اما سرانجام، نادر شاه افشار که فرد باکفایت و بالیاقتی بود، افغانیها را به سختی شکست داد و از ایران بیرون کرد .

افغانیها در هر جنگی که به آنها مزد پرداخت شود، شرکت میکنند .. برای مثال در جنگ ایران و عراق، خیلی از افغانیها به نفع عراق میجنگیدند و عده ای هم به نفع ایران .. اگر پول در کار نباشد، حتی حاضر نیستند که از کشور خودشان دفاع کنند .

در حال حاضر مسئولین کشور، به جای اینکه به فکر قشر کارگر جامعه باشند و یک باری از روی دوششان بردارند، برعکس، یک رقیب جدی هم برایشان تراشیده اند . مسئولین، سالیان سال است که با افغانها از در چشم پوشی وارد شده اند و از سرمایه های کشورمان، به صورت کاملا رایگان در افغانستان، جاده، فرودگاه، بیمارستان و .. میسازند و به دولت آنجا کمکهای مالی بلاعوض میکنند؛ در حالیکه چند میلیون ایرانی زیر پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند و به علت محدودیت بودجه ی این سازمانها، باید ماهانه فقط با سیصد هزار تومان زندگی کنند .

افغانیها به خدمت سربازی نمیروند! از پرداخت کلیه ی مالیاتها و عوارض معاف هستند! اما از تمامی امکانات و یارانه های پیدا و پنهان استفاده میکنند .

اما آنها در مقابل این خدمتها و محبتها چه کرده اند!؟ کشت و تولید مواد مخدر را چند برابر کرده اند و در نتیجه، ایران به شاهراه ترانزیتی مواد مخدر تبدیل شده است .

افغانها رود هیرمند به روی ایران میبندند. بنزین و گازوئیل ایران را قاچاق میکنند..  تولید تروریست میکنند. امنیت شهرهای مرزی را به خطر می اندازند. علیه کشورمان تظاهرات میکنند و پرچم ایران را به آتش میکشند .

الآن به گونه ای شده است که‌ اغلب صاحبان مشاغل، کارگر افغانی میگیرند.. خیلی از افغانیها دیگر مثل گذشته کار سخت انجام نمیدهند .. در حال حاضر بسیاری از کارگر کارخانجات، شاگرد مغازه ها، نگهبانی، سرایداری و خدماتی، افغانی هستند . کارفرمایان معمولاً راغب هستند که هزینه های بیمه را نپردازند و پای مأمور بیمه به محل کارشان باز نشود .. بنابراین، راه حل را در استفاده از کارگر افغانی میدانند.. اگر هم بیمه بیاید، یک رشوه ای میگیرد و کلاََ قضیه را نادیده میگیرد . در واقع، الآن مسئولین کشور با اجرای طرحهای تولیدی، برای افغانیها اشتغال درست میکنند

.

شاید شما بارها و بارها، صحنه ی دستفروشی جوانان ایرانی را در مترو دیده باشید. که صبح تا شب به صورت قاچاقی در واگنهای مترو راه میروند و گلو پاره میکنند تا آدامس، لواشک لقمه ای و .. بفروشند.. اگر هم احیانا، کاری برایشان پیدا شود، باید با حداقل دستمزد وزارت کاری سر کنند .

ناگفته نماند که همین حقوق اندک وزارت کاری هم، معمولاً با تأخیر و کلی منّت پرداخت میشود. چرا؟ چون جوان جویای کار زیاد است، اما کار، کم است .

 به همین علت، زمینه برای سوء استفاده ی بسیاری از صاحبان مشاغل باز شده است.. با نیروی کار هر طوری که بخواهند، رفتار میکنند و در صورت اعتراض، او را تهدید به اخراج میکنند مثلاً همینه که هست! اگه نمیخوای خوش اومدی! به سلامت! قراردادهای کاری هم طوری تنظیم میشود که دست نیروی کار به هیچ جا بند نمیشود .

بنابراین سن ازدواج در کشور مان بالا رفته است و جوان ایرانی بعد از سی و پنج سال سن، هنوز نه پیشه و پس انداز درست و حسابی دارد و نه زن و زندگی . متأسفانه، منتهای تلاش مسئولین کشور در این است که قشر جوان جامعه را با ترانه و کنسرت سرگرم کنند

البته خانواده های ما هم مقصر هستند.. اغلب خانواده های ایرانی از این که فرزندشان را سر یک کار فنی بگذارند، خودداری میکنند . دانشگاههای ما سه برابر متوسط جهانی، تحصیل کرده بیرون میدهد .. بنابراین جوان ایرانی، مدرک دارد؛ ولی مهارت ندارد و قادر نیست که گلیمش را از آب بیرون بکشد . علاوه بر این، خیلی از افغانیها دیگر مثل قبل، کارگر ساده نیستند و الآن تولید کننده و کاسب شده اند .. این قضیه جدی است که تا ده سال آینده، بسیاری از مشاغل فنی و مهارتی کشورمان را افغانیها اشغال میکنند .

این مطلب را به یقین عرض میکنم که اگر افغانیها از ایران خارج شوند، بسیاری از مسائل مربوط به اشتغال و مسکن، خود به خود حل خواهد شد خلاصه ی کلام این است که بیگانه، بیگانه است .. و ما نباید افراد بیگانه را بر مردم کشورمان ترجیح دهیم

.

بسیج دانشجویی مرکز آموزش کشاورزی امام خمینی (ره) کرج