پنج‌شنبه, 13 ارديبهشت 1403
  • EN
سیر تحول جهاد سازندگی در ادغام با وزارت کشاورزی 1392/06/03  -   14:22:53
سنگر سازان بی‏ سنگر

باسمه تعالی





قبل از انقلاب، فعاليتهاي خوبی در قالب پيشاهنگی، سپاه بهداشت، سپاه دانش و سپاه ترویج و آبادانی در روستاها انجام میشد این خدمات، روستاییان را متقاعد کرده بود تا در روستاها بمانند.. بنابراین هفتاد درصد از جمعیت کشور در روستاها زندگی میکردند .

بعد از انقلاب، جامعه ایران امیدوار بود تا اینگونه فعالیت‌ها ادامه پیدا کند.. بسیج، با حضور خودجوش و مردمي شكل گرفت و توسعه پیدا کرد. جهادسازندگی هم از دل بسیج مردمی به وجود آمد .

جهاد ابتدا به روستاها رفت. از طرحهای آب و برق رسانی تا راهسازي، خانه بهداشت، مدرسه، حمام و حتی قبرستان و غسالخانه .

جهاد سازندگی، سازماني بود كه در هر جا مشكلي وجود داشت، حضور پیدا میکرد.. قبل از اينكه حتی طرحي نوشته شود يا بودجه اي تصويب شود! در واقع جهاد صرفاً مشكل را حل ميكرد و البته گاهی خطا ميكرد .

آزمون و خطا زياد شد و تشكيل واحدهاي فني و مهندسي و كپي‌برداري از پروژه ها، ضرورت پیدا کرد

با وجود همه آزمون و خطاها، محصول كار جهاد شگفت انگیز بود.. افرادي با كمترين انگيزه‌ های مادي و با بيشترين تمايل معنوی به ميدان آمده بودند تا کشور را آباد کنند .

تا اينكه جنگ آغاز شد و بخش وسيعي از نيروهاي جهادي را با خود درگیر کرد جهادگران وارد جبهه شدند.. از حضور در خط مقدم به عنوان رزمنده تا نيروي اطلاعات ‌عمليات و تخريب، و از تأسيسات پشتيباني نظير ساخت حمام و نظافت صحرایي تا سنگرسازي براي رزمندگان؛ كه به‌ ويژه، اين تلاش آخری به حدي شجاعانه بود كه جهادگران را شايسته ی نام «سنگرسازان بي‌سنگر» از سوی امام خمینی (ره) کرد .

در آن زمان، هنگامي كه پايان ماه ميرسيد، كيسه هاي پول را مي آوردند و هر كس به اندازه نيازش برميداشت، در حاليكه به اندازه ی آخرین توانش كار كرده بود .

جهاد و بسيج توانسته بودند كه در برهه ‏اي از زمان اينچنين باشند؛ يعني نيروهايشان فراتر از توان كار ميكردند و در حد نیاز و با قناعت، مصرف ميكردند .

اما با توسعه ی جهاد بروكراتيک، همه آنچه فراهم شده بود، به تدریج کمرنگ شد.. البته اين تغییر يک شبه انجام نشد، بلكه يک يا دو دهه طول كشيد تا جهاد سازندگي به سازماني غول پيكر به نام وزارت جهاد كشاورزي تبديل شود . در بين سالهاي ١٣٧٠ تا ١٣٧٢ سرنوشت سازترين تصميمها در مورد جهاد گرفته شد

در همين سالها بود كه بحث تغيير و تحول مطرح شد؛ كارشناسان و متخصصان دعوت شدند و به بحث و مذاكره پرداختند

در واقع در آن زمان، جهادگران واقعي، كمتر نگران مسائل اقتصادي خود و بيشتر نگران تغيير ماهيت فرهنگی جهاد بودند.. البته مسئولان جهاد به آنان اطمينان ميدادند كه اينچنين نخواهد شد .

اما جهاد سازندگی به تدريج به يك بروكراسي ماشيني تبديل شد كه از مجموعه ‏اي از افراد داوطلب و افرادی بروكرات تشكيل شد

شیوه های استخدام، به تدريج بر تعداد بوروكراتها افزود و جهاد سازندگی سازماني شد كه وزارت جهاد كشاورزي نام گرفت

***

جهاد پس از ادغام، سه گروه عمده را در خود پرورید .

گروه اول، بسیجیانی که مشتاق پيوستن به جهاد بودند، با اين میل كه روحيه جهادي به وزارت كشاورزي هم وارد شود  .

گروه دوم، بروكراتهاي وزارت كشاورزي، افرادي كه كار ميكردند و دستورات را اجرا ميكردند .

گروه سوم، بي تفاوتها! افرادي بودند كه به هر حال، انگيزه اي نداشتند و خيلي مهم نبود كه برای كدام وزارتخانه شاغل باشند

***

پس دو منطق فعاليت هم مطرح شدند

الف) منطق و شيوه جهادي: كار بايد انجام شود. نميتوان منتظر تصميم گيري در مركز ماند.. پس بايد به صورت خودجوش و جهادی كاري كرد .

ب) شيوه بوروكراتيک: ابتدا بايد بررسي شود که آيا مسئله اي وجود دارد يا خير؟ سپس بايد ابعاد مسئله بررسي شود تا بعداً بتواند اجرا گردد، هر چند سالها طول بکشد

***

انحلال جهاد سازندگی، پیامد خوبی برای کشور نداشت.. مهاجرت به سمت شهرها شدت زیادی گرفت که همچنان ادامه دارد هم اکنون ۳۰ درصد از جمعیت کشور در کنار شهرهای بزرگ، حاشیه نشین شده اند

 بعد از گذشت چندین دهه از انقلاب اسلامی، استانهای زیادی هستند که جزو مناطق محروم هستند و به آنها توجه زیادی نمیشود .

اغلب سرمایه های کشور، در دست تعداد کمی از افراد جامعه است که متأسفانه در حاکمیت نفوذ زیادی هم دارند .. فقر، بیعدالتی و فاصله طبقاتی در کشور موج میزند ***

ساختارهاي اداری، از باورها و ارزشهای جامعه تأثير ميپذيرند ارزشهایی كه در شعار «قيام مستضعفان براي رفع استضعاف» جلوه ميكرد.. البته بعدها به گونه ای دیگر شد و جریان انقلاب دچار انحراف شد . امروز وقایع دهه ی اول انقلاب، در خاطرات افراد باقيمانده بازخوانی ميشود و این خاطرات را تقدیم نسلهاي بعدی میکنند

***

اين شاهدان به سه دسته تقسيم میشوند .

الف) كساني كه به ارزشهاي قديم پايبندند و اغلب مورد انتقاد اطرافيانند؛ .

ب) کسانی که خاطرات گذشته را فقط دوست دارند و تأييد ميكنند .

ج) انسانهايی كه هر چند گذشته را ديده ‏اند، ولی الآن تغيير كرده اند.. نرخ روز را دريافته اند و به الگوهای موفق نسلهاي حال و آينده تبديل شده ‏اند . گفتمان اين سه نسل و ميزان اثرگذاري آنها، امروز مورد توجه نسل جوان است

***

فرض اشتباه اين است که ارزشهاي جهادی از ميان رفته‏ اند؛ سنت تاريخ چنين نيست كه اين ارزشها از ميان بروند .

 اين ارزشها در حافظه تاریخی، محفوظ می‌مانند .. اما در آينده، ممکن است که فراخوانده شوند و در آن دوره ی زمانی، انشاالله ارزش اين جلوه ها درک میشود

بسیج دانشجویی مرکز آموزش جهادکشاورزی امام خمینی (ره) کرج



نظرات (0) بازدیدها  (2427)



6.1.10.0
V6.1.10.0