در دنباله مطالب به مواردی اشاره خواهد شد که
بسیار در روابط اقتصادی بین مردم دیده می شود:
- اکتفا به سود فروش کالا به اندازه معقول و منصفانه؛
- سوء استفاده نکردن از شرایط تحریم و ... با احتکار، گرانفروشی و کم فروشی؛
- تبانی نکردن با عرضه کنندگان کالا و خدمات با ایجاد
وقفه در عرضه آنها، برای افزایش یافتن قیمتها؛
- نپذیرفتن
تولید، عرضه و واردات کالاهایی که برای فرهنگ، دیانت و اخلاق جامعه مضر است؛
- وارد نکردن کالاهایی که در داخل به اندازه کافی تولید
میشوند، برای حفظ منافع ملی و کمک به تولید داخلی؛
- امرار معاش نکردن با قاچاق کالا و ارز، طلا، سوخت، موادمخدر و مشروبات الکلی ...
- جریان نینداختن سرمایه در کارهای دلالی و خرید و فروشهای
نابجا؛
- مخلوط نکردن جنس درجه دو و سه با درجه یک و فریب مشتری و
غش در معامله با مسلمان و به کارگیری انواع و اقسام ترفندها در فروش کالا و
خدمات؛
- تولید و عرضه نکردن جنس بنجل و بی کیفیت به جای جنس مرغوب؛
- جا نزدن محصول خود تحت عنوان محصول شرکتهای معتبر با آرم
و بسته بندی آنها؛
- وضع نکردن قواعد غیرمنطقی نظیر قیمت مقطوع، پس از
فروختن پس گرفته نمی شود و ...
- به وجود آوردن شرایط انتخاب آزاد برای مشتری؛
- ملزم بودن به انجام تعهدات خدمات پس از فروش؛
- خوش برخوردی و راستگویی با دیگران تحت هر شرایطی؛
- عدم به کارگیری دختران بَزک کرده برای جلب مشتری و فروش بیشتر؛
- رعایت حقوق کارمندان و کارگران و داشتن روابط منصفانه با آنها و پرهیز
از هرگونه رابطه ظالمانه و استثمار، علی الخصوص در شرایط مشکل اشتغال و بیکاری کشور؛
- استفاده نکردن از کارگر افغانی به جای کارگر ایرانی؛
- عدم بهره گیری از شرایط رقابت ناسالم و ایجاد
انحصار، رانت و تبانی برای جذب سرمایه و کسب فرصتهای ویژه اقتصادی؛
- آلوده نشدن به رشوه دهی، رشوه خواری، سیستمهای بانکی
ربوی و پول نزول؛
- عدم کلاهبرداری و اتلاف عمر، انرژی و
سرمایه اشخاص با شگردهای غیر انسانی؛
- نداشتن بهانه برای پرداخت حق و حقوق دیگران (به خصوص
کارگران) و پرهیز از وعده و وعید دادنهای نابجا؛
- پرداخت کلیه ی دیون، بدهیها و معوقات تا ریال آخر؛
- ملزم بودن به تمامی مفاد قراردادها و تعهدات فی مابین،
از آغاز تا لحظه ی پایان قرارداد؛
- استفاده از افراد با صلاحیت، متعهد و متخصص و نه اشخاصی که صرفاً با آشنا و
پارتی معرفی شده اند؛
- توجیه بودن فرد به نوع وظایف محوله و خودداری از سرواکردن و سپردن کار به دیگران؛
- مبارزه با روحیه تنبلی و راحت طلبی و داشتن حس تعهد و دلسوزی
نسبت به وظایف محول شده، به خصوص در انجام کارهای گروهی؛
- استفاده نکردن از امکانات دولتی و عمومی نظیر
اتومبیل، نیروی کار، ادوات و ... در جهت استفاده های شخصی؛
- محافظت بیت المال و سرمایه های عمومی، از اسراف و اتلاف؛
- نگرفتن مرخصیهای مکرر به بهانه های
مختلف و عدم اتصال تعطیلات بین هفته به اول یا آخر هفته؛
- دیر نیامدن، زود نرفتن، از کار نزدن، سرهم بندی نکردن و
انجام صحیح کار حتی با وجود نارضایتی از شرایط کاری؛
- رد نکردن ساعات اضافه کاری، پاداش و مزایای غیر واقعی؛
- فاکتورسازی نکردن و عدم اعلام قیمتهای دروغین در خرید و فروشها؛
- نیز توجه به مسئله ی خمس، زکات و رسیدگی و انفاق به
مستحقان و محرومان جامعه با کنار گذاشتن بخشی از درآمد خود برای کمک
به آنها.
و ...